یکشنبه روز قیام مسیح بود. چه روز باشکوهی. خداوند عیسا زنده است! هللویاه! و بر مرگ غلبه یافته. قبل از قیام مسیح؛ صلیب، قبر، زمان، زندگی و مرگ همه معنائی دیگر داشتند. صلیب وسیله ای برای مجازات جانیان, قبر انتهای راه, زمان کوتاه, زندگی پر از درد و رنج و مرگ فصل آخر کتاب زندگی بشر محسوب میشد. اما مسیح همه را دگرگون ساخت. امروز صلیب نشانه محبت ابدی و ازلی خدا است. قبر دیگر انتها نیست بلکه دری است به سوی ابدیت. زمان دیگر محدود نمیباشد. زندگی, ا بدی و بالاخره مرگ دیگر قدرتی ندارد.
دوشنبه شب خبردار شدم که دایی عزیزم یوسف در ایران فوت نموده. حادثه تلخی است. به نظر یکی بعد از دیگری عزیزان خود را از دست میدهیم. وقت تنگ است و مزرعها سفید. امروز هستم تا خداوندم را با شتاباندن ملکوتش جلال دهم. عیسا زنده است! چون او زنده است از فردا نمیترسم . چون زنده است هیچ چیز قادر نیست مرا از محبت و خدمت به منجی عزیزم که حیات خود را مدیون او هستم جدا سازد.
ای موت نیش تو کجا است و ای گور ظفر تو کجا؟ نیش موت گناه است و قوت گناه، شریعت. لیکن شکر خدا راست که ما را بواسطه خداوند ما عیسا مسیح ظفر میدهد. اول قرنتیان ۱۵: ۵۵-۵۷
Tuesday, April 6, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment