Wednesday, November 2, 2011

چرا باید خاموش بمانیم

از ایشان پرسید که در بین راه با یکدیگر چه مباحثه میکردید؟ اما ایشان خاموش ماندند. مرقس9 : 33-34
 چه افتخار و برکتی بالاتر از این که عیسی به ملاقات انسان بیاید و از او سوالی بکند و او خاموش نماند. چرا نباید با افتخار وسربلند به سرور خود، با شادی بگوییم که چه میکردیم و چه فکرهای داشتیم و چه میدیدیم. بیایید هرگز به خاطر حرفهایمان، افکارمان و اعمالمان شرمنده عیسی نباشیم. بیایید هرگز از دیدن او خجل نشوییم. بیایید در قول و فعل تنها و تنها او را خشنود بسازیم.  آمین

Tuesday, November 1, 2011

و اما من

پس شروع به التماس نمودند که از حدود ایشان روانه شود! مرقس 17:5
چقدر تلخ است، او که دیوانه ای را شفا داده، او که با خود سلامتی را به ارمفان آورده. او که آمده تا گمشده را بجوید و نجات دهد در عوض قدردانی و استقبال با جماعتی روبرو میشود که به او التماس میکنند که از حدود ایشان برود. عجیب است! ولی تعجب نکنیم مردم گناه را بیشتر از حیات جاودان دوست دارند. نه تنها مردمی که ادعای ندارند و علنا در مقابل عیسی می ایستند بلکه بعضی از ایمانداران نیز با زندگی خود به نوعی مسیح را از خانه و گاشانه خود محترمانه بیرون میکنند. و جای تلخ ماجرا آنجاست که مانند شمشون فکر میکنند هنوزحضور خدا با آنهاست غافل از اینکه مدتهاست او را از زندگی خود خارج کرده اند. بیایید با زندگی خود التماس کنیم تا هرگز از حدود ما خارج نشود. در واقع اگر در اراده او زندگی کنیم نیاز به التماس هم نیست. او با ماست مگر اینکه ما خود او را از زندگی خود بیرون برانیم. او فرمود: اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما میمانم